اسم از نظر شناخت در عربی
اسم از نظر شناخت : نكره و معرفه
تعريف اسم نکره : به اسم هايي که بر شخصي يا شي نامشخصي دلالت كند اسم نکره ( ناشناخته )مي گوييم . ودر فارسي علامت آن ( يك و ـي ) مي باشد . مثل : رَجُلٌ ( مردي ) ذئبٌ ( گرگي ) ، صوتاً ( صدايي را ) ، اسدٌ ( شيري ) سَيارَةٍ ( ماشيني )و ...
توجه : نشانه هاي اسم نکره در فارسي عبارتند از : ( ـي - يک - يکي ) مثل : کتابي ، يک کتاب ، يکي مرد جنگي به از صد هزار و ...
تعريف اسم معرفه : به اسم هايي که بر شخصي يا شي مشخصي دلالت دارند ، اسم معرفه مي گوييم . مثل : اَلرَّجُلُ ( مرد ) ، اَلذِّئبَ ( گرگ را ) ، الصَّوْتِ ( صدا ) و ...
تذکر مهم 1 : غالبا اسم هايي که داراي تنوين ( رفع ، نصب ، جر ) باشند در عربي اسم نکره اند . مثل : طالبةٌ ( شاگردي ) ، کتاباً ( کتابي را ) ، نورٍ ( نوري ) و ......
تذکر مهم 2 : تنوين اسم هاي علم ( خاص ) را به اسم نکره تبديل نمي کند مثلا اسم هاي : سعيدٌ ، علياً ، مجيدٍ ، و ... اسم نکره نيستند چون هر سه ان ها اسم خاص (علم) مي باشند .
نکته1 : اسم هاي نکره را با دو طريق مي توان به اسم معرفه تبديل کرد :
الف) الـ + اسم نکره = الـ + طالبٌ = اَلطّالبُ ، الـ + کتاباً = الکتابَ
ب ) اسم نکره + اسم معرفه = کتابٌ + الطالبِ = کتابُ الطالبِ ، قلمٌ + کَ = قَلَـمُـکَ
معارف شش بُود مٌضمر اشاره علم ذواللام و موصول اضافه
نکته2 : هر اسمي که در يکي از شش گروه زير قرار داشته باشد ( معرفه ) و در غير اين صورت نکره است :
1- مًضمر همان ضميرها هستند . تمامي ضماير ( منفصل و متصل ) جز معارف ( اسم هاي معرفه ) مي باشند . مانند :
ضميرمنفصل : هُوَ ، هُما ، هُم ، هِیَ ، هُما ، هُنَّ ، انتَ ، انْتُما ، انتُم ، انتِ ، انتُما ، انتُنَّ ، اَنا ،
نَحْنُ
ضميرمتصل : ـهُُ ، ـهُما، ـهُم ، ـها ، ـهُما ، ـهُنَّ ، ـكَ ، ـكُما ، ـكُم ، ـكِ ، ـكُما ، ـكُنَّ ، ـي ، ـنا
2- اسم اشاره : اسم هاي اشاره ي ( نزديك و دور ) همگي معرفه اند. مثل : هذا ، هذِهِ ، هذانِ ، هاتانِ ، هولاءِ ، ذلک ، تِلْکَ ، اولئِکَ و ...
نکته : براي اشاره به جمع غير عاقل ( غير انسان ) از اسم اشاره مفرد مونث يعني ( هذِهِ ، تِلكَ ) استفاده مي كنيم . مانند : هذِهِ كُتُبٌ ، تِلكَ ابوابٌ ، تلکَ اشجارٌ ، هذِهِ اَقلامٌ تِلْکَ اَلْواحُ
3 - علم ( اسم خاص ) : تمامي اسم هاي خاص در عربي معرفه هستند . هرگاه فردي را از ميان افراد يک جنس انتخاب کنيم و نام مشخصي را بر او بگذاريم در زبان فارسي آن را اسم خاص و در زبان عربي ( اسم علم ) مي گوييم . مانند : طهرانَ ، حميدٌ ، کارونَ ، شيرازَ ، فاطمةُ ، مريمُ ، قرآنُ ، مکةَ ، النَّجَفُ ، ايرانَ و ...
تذکر مهم1 : اسم هاي علم علاوه بر داشتن تنوين باز هم معرفه مي باشند .
تذکر مهم2 : اسم اشخاص ، مونث هيچ گاه تنوين نمي گيرند .
4- ذواللام ( صاحب الـ ) معرفه به الـ : اسمي که داراي ( الـ ) باشد . مانند : اَلْبابُ ، اَلْبَيتَ ، اَلذِّئبِ و . . .
5- اسم موصول : اسم هاي موصول در عربي جز معارف ( اسم هاي معرفه ) مي باشند .
الف - موصول عام ( مشترك ) : مَنْ ، ما
ب - موصول خاص : الّذی ، التّي ، الّذين ، اللاتي و .....
1- معرفه به اضافه : هرگاه اسم نكره اي به اسم معرفه اضافه شود ( نسبت داده شود ) آن اسم نكره ، معرفه مي گردد و به آن ، معرفه به اضافه مي گويند كه از دو قسمت ( مضافٌ و مضافٌ اليه ) تشكيل مي شود و به آن يك تركيب اضافي مي گويند .
مانند :
کِتـابٌ + اَلْـمُـعَـلِّم = کِتـابُ اَلْـمُعَلِّمِ ، کِــتـــا بــُـــــکَ
معرفه به اضافه معرفه به الـ معرفه به اضافه معرفه به ضمير
خصوصيات مـضاف و مضاف اليه
تذکر مهم1 : خصوصيات مضاف : مضاف ، هيچ گاه ( الـ و تنوين ) نمي گيرند .
تذکر مهم2 : خصوصيات مضاف اليه : مضاف اليه ، اسمي است معرفه ، و هميشه مجرور ( ــِــٍـ ) است .